جریان تضعیف رهبری در زمان امام و امروز یک جریان است و جالب اینکه در برخی از موارد، اشخاص هم همانها هستند. این هم از امدادهای غیبی است که ما با مطالعه تاریخ گذشته میتوانیم به وضعیت امروز پی ببریم. آنهایی که مستقیماً رهبری دینی ما را در زمان حضرت امام تضعیف میکردند و آنهایی که غیرمستقیم مقدمات تضعیف رهبری را فراهم میکردند، دور یا نزدیک و در کسوتهای مختلف حضور داشتند .
امروز که دفاع مقدس نیست، در برابر جریان تضعیف کننده رهبری باید چگونه ایستاد؟ دیگر دفاع مقدس نیست که الزاماتی را پیش بیاورد که کارآمدی ولایت را به سهولت و بهوضوح نشان دهد. در چنین شرایطی باید فعالیت ما برای بصیرتافزایی در جامعه ادامه پیدا کند. باید فعالیتهای افشاگرانه و فعالیتهایی که بصیرت را تعمیق می بخشند و فهم عموم را از پیچیدگیهای مسایل سیاسی بالا میبرند، افزایش داد. امروز به جای خون شهدا باید مداد علما کار کند. امروز الحمدلله در اثر امنیت نباید متأسف باشیم که شهید نمیدهیم. این از قدرت ماست که امروز دشمن جریت نمیکند به ما حمله کند .
بنده میخواهم در اینجا مطالبهای را مطرح کنم. آیا نخبگان جامعه وظیفه ندارند در مقابل تضعیفهایی که صورت میگیرند و الحمدلله و المنّه هیچ تأثیری هم ندارند، به تقویت رهبری و ولایتفقیه اقدام کنند؟ آیا واجبترین کلمهای که در بیانیه هر شخصیت سیاسی در این کشور باید ذکر شود، نباید برائت و بیزاری از فتنهجویان باشد؟ اولویتبندیها در کجا تنظیم می شوند؟ کدام عقلانیتی اولویت مسایل را برای افراد تعیین میکند؟
الان وظیفه نخبگان جامعه -از دولتمردان گرفته تا مجلسیان و اخیراً نمایندگان مجلس خبرگان- تقویت و تحکیم پایههای ولایت است. چشم جهانیان به جلسات مجلس خبرگان که در آینده نزدیک تشکیل میشوند، خواهد بود. البته این نکته را بگویم که اگر مجلس خبرگان هزاران گام هم در جهت تقویت رهبری بردارد، رسانههای دنیا ذرهای از آن را انعکاس نخواهند داد، ولی به عنوان یک طلبه کوچک و عضوی از آحاد مملکت اسلامی خدمت سروران خودم در مجلس خبرگان که بزرگترها و ریش سفیدها و علمای این مملکت هستند عرض میکنم اگر کوچکترین حرکتی در مجلس خبرگان در جهت تضعیف ولایت و رهبری صورت بگیرد، در تمام بلندگوهای صهیونیستی عالم هزار برابر بازگو خواهد شد.
ما چه انتظاری داریم؟ ما انتظار داریم مجلس خبرگان در جهت تقویت رهبری آن کار ی را بکند که تا به حال نکرده، یعنی کاری بکند که لکه ننگین فتنه 88 برای همیشه پاک و فضا برای آیندهای بهتر فراهم شود.
نباید همیشه شرایط بحرانی پیش بیاید تا از ولایت دفاع کنیم. هر کسی که میخواهد سلامت و صلابت آینده مملکت را تضمین کند باید هنگامی که پرونده خود را بررسی میکند ببیند در جهت تقویت ولایت چه قربانیای داده است؟ چه فداکاریای کرده است، چه اقدام ویژهای انجام داده که جهانیان را مبهوت کرده است؟ بعضیها چنان «آسته بیا آسته برو که گربه شاخت نزند» عمل میکنند که انسان حیرت میکند! در برابر حساسترین مسایل یکی به نعل میزنند یکی به میخ. گاهی هم با سکوت از کنار مسایل میگذرند و خودشان را به تجاهل میزنند. اینها همه مورد مطالعه و مداقه قرار خواهد گرفت.
نتیجه تقویت ولایت در جامعه ما سلامت کل جامعه و صلابت و اقتدار سیاسی ما خواهد بود که نیاز جهان اسلام و کل جامعه بشری است. الحمدلله امدادهای غیبی هم یکی پس از دیگری دارند از راه میرسند و این امدادها انقلاب ما را یاری خواهند کرد. هر کسی در یاری این انقلاب عقب بماند و موتور ذهنی و احساسات انقلابیش کند کار کند، فردا نخواهد توانست سرش را بلند کند. بعضی از اوقات هنگامی که رسانههای خارجی از چیزی احساس درد میکنند و ناراحت میشوند یا چیزی را مسخره میکنند، دلیل بر این است که این مطلب، موضوع حساسی بوده و اینها آتش گرفتهاند و معلوم می شود که باید روی این موضوع کار کرد.
نباید همیشه شرایط بحرانی پیش بیاید تا از ولایت دفاع کنیم. هر کسی که میخواهد سلامت و صلابت آینده مملکت را تضمین کند باید هنگامی که پرونده خود را بررسی میکند ببیند در جهت تقویت ولایت چه قربانیای داده است؟ چه فداکاریای کرده است، چه اقدام ویژهای انجام داده که جهانیان را مبهوت کرده است؟ بعضیها چنان «آسته بیا آسته برو که گربه شاخت نزند» عمل میکنند که انسان حیرت میکند! در برابر حساسترین مسایل یکی به نعل میزنند یکی به میخ. گاهی هم با سکوت از کنار مسایل میگذرند و خودشان را به تجاهل میزنند. اینها همه مورد مطالعه و مداقه قرار خواهد گرفت.
نتیجه تقویت ولایت در جامعه ما سلامت کل جامعه و صلابت و اقتدار سیاسی ما خواهد بود که نیاز جهان اسلام و کل جامعه بشری است. الحمدلله امدادهای غیبی هم یکی پس از دیگری دارند از راه میرسند و این امدادها انقلاب ما را یاری خواهند کرد. هر کسی در یاری این انقلاب عقب بماند و موتور ذهنی و احساسات انقلابیش کند کار کند، فردا نخواهد توانست سرش را بلند کند. بعضی از اوقات هنگامی که رسانههای خارجی از چیزی احساس درد میکنند و ناراحت میشوند یا چیزی را مسخره میکنند، دلیل بر این است که این مطلب، موضوع حساسی بوده و اینها آتش گرفتهاند و معلوم می شود که باید روی این موضوع کار کرد.
تصور نکنند که ما داریم در باره تقویت ولایت با غصه و دردمندانه حرف میزنیم. ابداً. ما فقط دلمان میسوزد که جا نمانند. آینده، آیندهای است که اگر کسی به شکل جدی در تقویت رهبری گامی بر ندارد، برای ابد حذف خواهد شد، چه رسد به اینکه بخواهد رهبری را تضعیف کند. چنین فردی بهسرعت و بهسهولت از چشم مردم میافتد .
تقویت رهبری توسط اقدامات شجاعانه در این زمان یک ضرورت است و نباید تندروی تلقی شود. مثل اینکه کسی یاران امام زمان(عج) را در شدت اطاعتشان از ایشان افراطی بدانند و بگویند: آقا! یک کمی سنگینی خودت را حفظ کن .
میخواستم در مورد مسایل منطقه هم سخنانی بگویم
شما میبینید که آمریکاییها در مقابل موج اسلامخواهی و حتی آزادیخواهی، موج استکبارستیزی و صهیونیسمستیزی دیگر نمیتوانند مقاومت کنند. در چنین وضعیتی به نظر شما آنها چه میکنند؟ تا جایی که به ضررشان نباشد با احتیاط با این قیامها همراهی میکنند، تا آنجا که آمریکای جهانخوار به دولت مصر میگوید: آقا! کوتاه بیا و ژست دموکراتیک به خودش میگیرد !
آینده نزدیک این همراهیها این است که اگر بتواند، این حرکتها را از مسیرشان منحرف و یا با ایجاد آشوب، مردم این منطقهها را از قیام خودشان پشیمان میکند. ولی آینده دور چگونه خواهد بود؟ یک کمی محاسبه کنید. میخواهم کوتاه سخن بگویم. بنده پیشبینی میکنم و محاسبات هم همین را میگویند که در آینده انشاءالله نه چندان دوری اینها میفهمند که نمیتوانند در مقابل حرکت اسلامخواهی بایستند. البته الان هم این را فهمیدهاند. پس باید چه کار کنند؟ خواهید دید که به این نتیجه خواهند رسید که باید بیایند و موجهای بعدی اسلامخواهی را خودشان در منطقه سازماندهی کنند.
شما این پیشبینی را نمیکنید؟ چرا صبر کنند که موج اسلامخواهی بلند شود و بعد برای کنترل آن هزینههای زیادی را بپردازند؟ از همان اول موجهای اسلامخواهی و تحرکهای اسلامخواهی را در منطقه شکل میدهند. آیا این پیشبینی معقول به نظر میرسد که قدم بعدی را بگویم؟
فهمش خیلی راحت است. وقتی میبینند دور، دور اسلامخواهی، آزادیخواهی یا حتی استکبارستیزی و صهیونیسمستیزی است، میگویند چرا ما این کار را نکنیم؟ خودمان میآییم و یک حرکت ایجاد میکنیم. این طور نیست که اینها بگویند حالا که دستمان لو رفته، میرویم و حرکت دیگری را انجام میدهیم. یقین داشته باشید که راه دیگری ندارند. تمام راهها را بشمرید. راه دیگری نمانده. مجبورند این راه را بروند.
بعد از شما سوال میکنم اگر اینها بخواهند در منطقه یک حرکت اسلامخواهانه و استکبارستیزانه و حتی به صورت ظاهری ضد صهیونیسم راه بیندازند که خودشان آن را هدایت کنند، دست کدام کشور خواهد بود؟ خواهش میکنم با محاسبه پاسخ بدهید. بنده تصورم این است که اینها این حرکت را به صورت فرامنطقهای در کنار فلسطین اشغالی انجام خواهند داد. چرا؟ چون ده سال است که به دنبال تغییر نقشه خاورمیانه بودهاند و تا به حال نشده است. حرکت اسلامخواهانهای که توسط صهیونیستها و غربیها سازماندهی شود، فرامنطقهای خواهد بود و حرکتی است که میاید و سعی میکند در چند کشور خودی نشان بدهد. منطقه آغازین آن کجا خواهد بود؟ فرض کنید که ما منطقه آغازین را پیش بینی نمیکنیم، ولی اگر یک حرکت به ظاهر اسلامخواهانه توسط استکبار در منطقه شکل بگیرد و بخواهد نقشه خاورمیانه را به هم بزند، باید مرز بین اردن و سوریه و عراق و عربستان را به هم بریزد تا نقشه خاورمیانه عوض شود. حتی باید به مرزهای سوریه و ترکیه هم تعدی کند.
چرا نقشه خاورمیانه باید به هم بریزد؟ چرا حیات استکبار به موضوع بسته است؟ علتش را از کسانی بپرسید که بیش از ده سال است دارند فریاد می زنند که نقشه خاورمیانه باید تغییر کند. باید دوره بگذاریم و در مورد این موضوع بحث کنیم که چرا این قضیه این قدر برای استکبار مهم است؟
این حرکت اسلامخواهانهای که بخواهد نقشه خاورمیانه را به هم بریزد و یک جنگ داخلی منطقهای را به راه بیندازد، با یک منطق دیگر هم جور در میآید. وقتی انتفاضه شروع شد، شارون گفت اگر انتفاضه خاموش نشود، مردم خاورمیانه باید منتظر اتفاقات مهمی باشند. طبق پروتکلها آنها رفتند و سربازان مسیحی را آوردند و به جنگ مسلمانها در منطقه فرستادند تا خودشان امنیت پیدا کنند، ولی نتیجه نگرفتند. بعد تصمیم گرفتند از سربازان مسلمان علیه مسلمانان استفاده کنند. پیش بینی بنده این است که اینها یک حرکت فرامرزی اسلامخواهی در منطقه به راه میاندازند. اول شعارهای اسلامی میدهند، بعد شروع میکنند به قلع و قمع و نابود کردن مسلمانان منطقه. آیا آمریکا برای تضعیف اسلامخواهی در منطقه راه دیگری دارد؟ تا فردا صبح وقت دارید فکر کنید ببینید راه دیگری وجود دارد یا نه؟
اگر به اینجا برسیم، آیا شبیه ظهور سفیانی که در روایت فرمودهاند که در خاورمیانه خواهد بود، نیست؟ آیا در روایات نفرمودهاند که سفیانی ابتدا ادعای اسلامخواهی و آزادیخواهی میکند، ضد استکبار شعار میدهد، ولی از داخل با آنها بسته و بعد میآید فرامرزی عمل میکند، مرز بین اردن و سوریه را به هم می ریزد، مرز سوریه و ترکیه را به هم میریزد، مرز عراق و سوریه را به هم میریزد، مرز عراق و عربستان را به هم میریزد. سفیانیای که ما در روایات خواندهایم، عیناً همین نقشه تغییر خاورمیانه را عمل میکند. اولش هم با یک موج اسلامخواهی است و پشتش هم غربیها هستند.
الان به وضع منطقه که نگاه میکنیم می بینیم شرایط از نظر تحلیل سیلسی و تحلیل اوضاع منطقه خیلی به سفیانی نزدیک شده. میپرسید سفیانی کی ظهور میکند؟ بنده که خبر ندارم، ولی در مقام تحلیل عرض میکنم که خیلی به هم نزدیک شده است. بگذریم از اخباری که قبل از ظهور در مورد سرنگون شدن برخی از حکام ستمگر در منطقه وجود دارند. حالا دیگر در آنت جزییات وارد نمیشوم.
ما در چه شرایطی به سر میبریم؟ انصافاً شرایط ما خیلی به شرایط آخرالزمان نزدیک شده است. این آمادگی را در خودتان داشته باشید، وضع منطقه را با بصیرت تعقیب کنید، با بصیرت به تقویت امنیت جمهوری اسلامی بپردازید که یک راه بیشتر ندارد و آن هم تقویت ولایت است. وقتی اوضاع منطقه به هم ریخت، تنها نقطه باثبات و امنیت کجاست؟ مملکت شیعی ایران